بررسی مراحل تغییر رفتارهای مصرف لبنیات دانشجویان پزشکی بر اساس الگوی بین نظریه ای

زمینه و هدف: با وجود اینکه تحقیقات رابطه معکوس بین مصرف لبنیات و بیماری های مزمن را نشان داده اند، اما دانشجویان به مقدار کافی لبنیات مصرف نمی کنند. مداخلات موفق برای تغییر الگوی مصرف لبنیات نیاز به شناخت مراحل تغییر آن در افراد دارد. بدین جهت این مطالعه با هدف تعیین مراحل تغییر مصرف لبنیات توسط دانشجویان پزشکی شهر تهران انجام شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی 404 دانشجوی رشته پزشکی به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های معتبر شده بسامد مصرف غذایی و مراحل تغییر مصرف لبنیات استفاده شد. رابطه متغیرهای دموگرافیک با بسامد و مراحل تغییر مصرف لبنیات توسط آزمون های کای-دو، کروسکال والیس، همبستگی اسپیرمن و رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: کمتر از نیمی از دانشجویان (40 درصد دختران و 46 درصد پسران) سهم کافی لبنیات در روز مصرف می کردند. بین سهم مصرف لبنیات در روز با جنس، وضعیت تاهل، وضعیت سکونت، سن و شاخص توده بدن رابطه معنادار یافت نشد. کم ترین نسبت دانشجویان در مرحله پیش از تفکر (6/12 درصد)، 26 درصد در مرحله تفکر، 8/18 درصد در مرحله تدارک و به ترتیب 8/24 و 8/17 درصد در مراحل اقدام و نگهداری قرار داشتند. از میان متغیرهای مورد مطالعه فقط مقطع تحصیلی با مراحل تغییر مصرف لبنیات رابطه داشت. به طوری که دانشجویان مقطع کارورزی بیش تر از دانشجویان مقطع علوم پایه شانس قرار گرفتن در مراحل اقدام و نگهداری را داشتند (7/1or=). نتیجه گیری: با توجه به نامناسب بودن مقدار و نوع مواد لبنی مصرفی دانشجویان، تصحیح الگوی مصرف لبنیات با استفاده از روش های مناسب برای هر مرحله تغییر، الزامی به نظر می رسد.